جدول جو
جدول جو

معنی دهن پاره - جستجوی لغت در جدول جو

دهن پاره
بی حیا، بی آبرو، بد زبان
تصویری از دهن پاره
تصویر دهن پاره
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آهن پاره
تصویر آهن پاره
((هَ رِ))
تکه ای از آهن، هر یک از قطعات ماشین مستعمل و دور انداختنی، اتومبیل کهنه
فرهنگ فارسی معین
آلتی فلزی مرکب از چهار دیواره که بر آتش نهند و سیخهای کباب بر آن گردانند برای بریان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دون پایه
تصویر دون پایه
کارمند دولت که رتبه اداری نداشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دون پایه
تصویر دون پایه
کارمند دولت که رتبۀ اداری نداشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نان پاره
تصویر نان پاره
پارۀ نان، تکه ای از نان، کنایه از جیره، مستمری، کنایه از زمینی که به کسی بدهند که از درآمد آن امرار معاش کند
فرهنگ فارسی عمید
تکه ای ازنان قطعه ای ازنان، زمینی که شاه بچاکری دهد تاازدرآمد آن امرارمعاش کنداقطاعتیول: وآن اعمال وولایتهاراچون شروان وشکی ودیگراعمال بنان پاره بدیشان دادتاآن ثغرمضبوط ماند، جیره اجرا: ... وبعدازآن کسی حدیث مواجب ونان پاره نیارست گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نان پاره
تصویر نان پاره
((رِ))
تکه ای نان، قطعه زمینی که پادشاه به چاکر خود برای گذران معیشت می داد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مه پاره
تصویر مه پاره
(دخترانه)
ماهپاره
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بن پاره
تصویر بن پاره
عنصر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دهن دره
تصویر دهن دره
گشودن دهان بسبب غلبه خواب یا خماری و یا تنبلی، خمیازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهن دار
تصویر دهن دار
خمیازه، دهان دره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو پاره
تصویر دو پاره
دو نیمه شده دو نصفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مه پاره
تصویر مه پاره
ماه پاره، زیباروی، خوشگل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهن دره
تصویر دهن دره
خمیازه، دم عمیق همراه با باز شدن غیر ارادی دهان، بر اثر خستگی، کسالت، بی خوابی یا خواب آلودگی، دهن دره
فرهنگ فارسی عمید